خلاصه مدیریتی درواقع چکیده کل طرح کسبوکار است.
چکیده طرح نکات کلیدی و جاذبههای طرح را به شکلی منسجم روان یکپارچه و روشن و واضح منطقی و مستدل هیجانانگیز و درعینحال نقادانه بیان میکند و با این کار ضمن جلبتوجه خواننده به مشارکت و یا سرمایهگذاری در طرح وی را متقاعد میکند که به مطالعه و بررسی کل طرح بپردازد.
این خلاصه معمولاً حدود یک تا دو صفحه از نکات برجسته طرح است و توصیه میگردد به هیچ نحوی بیشتر از 5 صفحه نشود.
این خلاصه بسیار مهم است زیرا باید بهگونهای نوشته شود که سرمایهگذاران بالقوه پس از خواندن آن انگیزه لازم برای خواندن ادامهٔ طرح را پیدا کنند.
تأثیر نهایی طرح کسبوکار از همین بخش کوچک سرچشمه میگیرد.
انتظار میرود وقتی خواننده مطالعه خلاصه مدیریتی را تمام کرد بتواند به دیگران بگوید:
در این طرح چه فرصتی در بازار شناساییشده است؟
در خصوص این فرصت صاحبان طرح چه ایدهای دارند؟
و قرار است در خصوص این فرصت چه کنند؟
باید دقت داشت که خلاصه مدیریتی نباید به مقدمه جایگاه تقدیر و تشکر و یا مجموعهای تصادفی از نکات کلیدی طرح تبدیل شود.
همچنین اشتباه دیگری که در خصوص این بخش در برخی از طرحها به چشم میخورد این است که در بعضی از طرحها این بخش به یک چکیده فنی و تخصصی تبدیل میشود.
و بهجای آنکه در جایگاه مدیریتی به بیان کلیه ابعاد و ویژگیهای کسبوکار خصوصاً از منظر بازار و مسائل مالی بپردازد صرفاً بر روی نکات فنی طرح متمرکز میگردد.
در خلاصه مدیریتی که معمولاً در دو صفحه تهیه میشود معمولاً به این سؤالات پاسخ داده میشود:
چرا این کسبوکار انتخاب میشود؟
چرا اکنون پرداختن به این کسبوکار مناسب است؟
چشمانداز آینده این بازار چگونه است؟
چرا صاحبان طرح کسبوکار و پدیدآورندگان آن و به چه دلیل برای پیادهسازی آن مناسباند؟
چه محصول یا خدمتی ارائه میشود؟
مشتری این محصول یا خدمت کیست؟
هزینه تولید محصول یا خدمت چقدر است؟
چه میزان درآمد از فروش این محصول یا خدمت ایجاد میشود؟
آیا این میزان فروش در تمامی شرایط و سناریوهای اقتصادی و اجتماعی وجود خواهد داشت؟
آیا این کسبوکار سودآور است؟
دوره بازگشت سرمایه بنگاه چقدر است؟
این طرح با چه ریسکها و تهدیدهایی مواجه است؟
درصورتیکه به این سؤالات پاسخ داده شود میتوان گفت که کلیدیترین و برجستهترین نکات طرح بیان گردیده است؟
همانطور که از ظاهر امر نیز مشخص است برای تهیه چنین خلاصه مؤثر و جامعی لازم است ابتدا کل طرح کسبوکار تهیهشده باشد تا بتوان برمبنای اطلاعات و تحلیلهای بخشهای مربوطه به ذکر اعداد و ارقام پرداخت.
لذا توصیه میگردد این بخش از طرح کسبوکار در آخر و پس از تکمیل سایر بخشها نوشته شود.
زیرا در این شرایط تهیهکننده به تمام جنبههای طرح اشراف پیداکرده است و تمام اطلاعات کلیدی را در خلال نوشتن بخشهای دیگر به دست آورده است.ر